یکی از مادران میگوید: «ما در نیمهی سال تحصیلی هستیم، اما دختر کلاس چهارمی من هنوز برای قطع رابطه با من صبحها، وفق دادن با موقعیتهای جدید و آرام شدن مشکل دارد. گاهی اوقات مجبور است کلاس خود را ترک کند و این موارد انواع مشکلات اجتماعی را نیز برای او به همراه دارد»
همه افراد در مقطعی از زندگی به نوعی به چیزهای مختلف یا افراد خاصی وابسته میشوند و وابستگی فرزند به مادر اولین وابستگی ما در این دنیاست. این وابستگی به عنوان یک غریزه بقا در فرزند نهادینه میشود.
ویژه مدیریت مدارس: نرم افزار مدرسه همکلاسی
تا اینجا همه چیز سر جای خودش است و نیازی به درمان روانی ندارد، اما گاهی اوقات فرد به طور غیرعادی یا بیش از حد به یک چیز یا شخص خاصی وابسته میشود. یکی از شایعترین اختلالات دوران فرزندی وابستگی شدید فرزند به والدین به ویژه مادر است که عواقب نامطلوبی هم برای زوجین و هم برای فرزند خواهد داشت. اما این وابستگی از کجا میآید و چگونه باید برای کاهش وابستگی مادر به فرزند تلاش کنیم؟
اختلال اضطراب جدایی چیست؟
فرزندان در سنین مختلف سطوح مختلفی از اضطراب و استرس را تجربه میکنند. یکی از رایجترین انواع اضطراب و استرسی که میتواند بر فرزندان تاثیر بگذارد، اضطراب جدایی است. طبق گفته انجمن روانپزشکی آمریکا، فرد مبتلا به اختلال اضطراب جدایی به شدت مضطرب یا نگران جدا شدن از افرادی است که با آنها احساس ارتباط میکند. اضطراب جدایی در فرزندان خردسال مانند فرزندان ۱ تا ۳ ساله طبیعی است. درواقع طبیعی است که بچههای کوچک در این سن به والدین خود بچسبند، گریه کنند و از خود دفاع کنند.
اضطراب جدایی به عنوان اختلالی شناخته میشود که در آن فرزند احساساتی از اضطراب جدایی را تجربه میکند که برای سن او مناسب نیست و اصلا نباید از او انتظار داشت. همچنین احساسات مربوط به اضطراب جدایی باید حداقل به مدت چهار هفته در فرزند باقی بماند و باعث ایجاد مشکل در عملکرد او شود. در این مورد، ما اضطراب جدایی را نوعی اختلال در نظر میگیریم. به یاد داشته باشید که فقط یک متخصص آموزش دیده مانند یک متخصص اطفال، روانپزشک یا روانشناس میتواند اختلال اضطراب جدایی را تشخیص دهد. وابستگی فرزند به مادر یا پدر نمیتواند به عنوان اختلال اضطراب جدایی در نظر گرفته شود.
رفتارهای مرتبط با اختلال اضطراب جدایی در دانش آموزان
وابستگی فرزند به مادر در مدرسه به این معناست که فرزند شما هرگز نمیخواهد از والدینش جدا شود. در این شرایط وقتی فرزندتان را به مدرسه میبرید، اصرار میکنند که پیش او بمانید یا وقتی به خانه برمی گردید با بهانههای مختلف میخواهد مدرسه را ترک کند. برخی از رایجترین رفتارهای مرتبط با اضطراب جدایی در دانش آموزان عبارتند از:
- پریشانی شدید عاطفی و خلقی مرتبط با حضور در مدرسه. به عنوان مثال، اضطراب، نوسانات خلقی، افسردگی یا علائم فیزیکی مانند درد یا خستگی.
- یک فرزند وابسته اغلب سعی میکند والدین خود را متقاعد کند که در خانه بمانند و بیرون نروند.
- فرزند وابسته ممکن است از مدرسه فرار کرده و غیبت خود را از والدینش پنهان کند.
- فرزند در ساعات مدرسه به بهانههای مختلف در خانه میماند زیرا فقط در این صورت احساس امنیت میکند.
- فرزند تکالیف مدرسه را در خانه انجام میدهد و اصرار دارد که در خانه بماند.
علت وابستگی فرزند به مادر
دو دلیل عمده برای وابستگی بیش از حد فرزند به مادرش وجود دارد. دلیل اول وجود اضطراب جدایی در فرزند و دلیل دوم اضطراب اجتماعی است. در هر دو حالت فرزند باید هر چه سریعتر تحت درمان روانشناختی مناسب قرار گیرد تا وابستگی او به مادر کاهش یابد. در این بخش به بررسی وابستگی ناشی از اضطراب جدایی در فرزند میپردازیم.
دلایل مختلفی برای اختلال اضطراب جدایی در فرزندان وجود دارد. گاهی این ترس پایه بیولوژیکی و ژنتیکی دارد و فعالیت سیستم عصبی فرزند باعث این حس شدید وابستگی شده است. گاهی اوقات دلایل خانوادگی وجود دارد. مثلا خانوادهای که فقط یک پدر و مادر وجود دارد یا خانوادهای که خیلی به هم تنیده و وابسته هستند دلایل این وابستگی هستند. یا خانوادههایی که زندگی پرتنش و پر استرسی دارند یا از دست دادن یکی از بستگان نزدیک یک فرزند در خانواده میتواند به اضطراب جدایی و وابستگی منجر شود.
دلیل بعدی به ویژگیهای شخصیتی فرزند مربوط میشود، مثلاً فرزندان درونگرا یا خجالتی بیشتر در معرض وابستگی بیش از حد به مادر یا پدر خود هستند.
گاهی اوقات رفتار خود والدین میتواند این وابستگی را در فرزند افزایش دهد. به عنوان مثال، والدینی که به فرزند اجازه استقلال کافی نمیدهند، اگر فرزند برای مدت کوتاهی از والدین خود جدا شود، حتی در سنین بالا احساس اضطراب و استرس میکند. به همین دلیل رفتار خانواده را نیز میتوان دلیل این وابستگیها دانست.
وابستگی فرزند به مادر و راهکارهای برخورد با آن
وابستگی بیش از حد فرزند به والدین ناشی از اضطراب جدایی معمولاً از سنین پایین شروع شده و در سنین مدرسه تشخیص داده میشود. البته اضطراب جدایی در ۴-۳ دقیقه اول پس از جدایی از والدین کاملاً طبیعی است که نشانه سلامت روانی و دلبستگی سالم فرزند به والدین خواهد بود، اما اگر این اضطراب بیش از این مدت طول بکشد و مزمن شود، باعث دردسر شده و نیاز به درمان دارد.
وابستگی بیش از حد فرزند به مادر یا پدر نیز میتواند علائم کلامی و فیزیکی داشته باشد. مثلاً فرزندی که چنین حالتی دارد، هنگام جدا شدن از والدین، دچار سردرد یا دل درد و یا حتی دچار حالت تهوع و استفراغ میشود. او ممکن است از ترس فریاد بزند یا التماس کند یا روی زمین پا بگذارد. حتی فرزند شب قبل از جدا شدن از والدینش کابوس میبیند. برای اینکه در این شرایط قرار نگیرید باید از ۶ ماهگی فرزند را به تنهایی عادت دهید، در غیر این صورت در سن ۳-۴ سالگی فرزند بسیار به مادر وابسته میشود و جدا کردن او از مادر دشوار خواهد بود.
برای کاهش وابستگی فرزند به مادر موارد زیر را انجام دهید و نکات توضیح داده شده را رعایت کنید.
نکاتی برای کاهش وابستگی فرزند به مادر، چگونه وابستگی فرزند را کاهش دهیم؟
برای کاهش وابستگی فرزند به مادر باید نکات زیر را جدی بگیرید:
ترس فرزند را درک کنید
ترس فرزند را درک کنید و واقعیت ترس او را بپذیرید و مراقب باشید به هیچ وجه او را به خاطر این وابستگی سرزنش نکنید. مثلاً اگر مستقیماً به او این مشکلات را گوشزد کنید، به او بگویید: «چرا به بقیه سلام نمیکنی، چرا به من چسبیدهای، درست به آنها سلام کن و…» این کار فرزند اعتماد به نفس فرزند شما را از بین میبرد و باعث افزایش وابستگی او میشود. بنابراین برای کاهش وابستگی فرزند باید از سرزنش او دوری کنید.
فرزند را بدون اطلاع او تنها نگذارید
فرزند را بدون اطلاع او تنها نگذارید. قبل از اینکه او را تنها بگذارید، به زبان ساده توضیح دهید که در غیاب شما چه کارهایی میتواند انجام دهد و به او احساس امنیت و آرامش بدهید. توجه داشته باشید که اگر بدون اطلاع فرزند را تنها بگذارید، دیگر هرگز به شما اعتماد نخواهد کرد و به همین دلیل همیشه به شما میچسبد.
تصمیم خود را به نفع فرزند تغییر ندهید
فرزندی که همیشه به شما تکیه کرده است به راحتی نمیپذیرد که بخواهید او را از خود جدا کنید و شروع به گریه یا داد و فریاد میکند. در این شرایط آرامش خود را حفظ کنید و تصمیم خود را به نفع فرزند تغییر ندهید.
فرزند را برای رفتار مستقل تشویق کنید
اگر فرزندتان در مهمانیها یا مراسمهای دیگر با دیگران دوست میشود و با آنها بازی میکند یا به هر نحوی رفتار مستقلی از خود نشان میدهد، آنها را تشویق و تحسین کنید. لازم نیست برای او هدیه بخرید، تشویق کلامی و کلمات سادهای مانند ممنون که سلام کردی یا میبینی که چه پسر خوبی شده است، دیشب تنها در رختخواب خوابیده است، میتواند کمک زیادی به شما کند. همه این موراد تاثیر زیادی بر شکل گیری استقلال در فرزند دارند.
صبور باشید
تغییر یک شبه اتفاق نمیافتد، پس بهتر است از تلاشهای کوچک او تمجید کنید و صبور باشید.
فرزند را با دیگران مقایسه نکنید
هرگز فرزند خود را با دیگران مقایسه نکنید و نگویید ببین مریم در میان جمعیت چقدر زیبا شعر میخواند… . این رفتارها اعتماد به نفس فرزند شما را از بین میبرد و باعث افزایش اضطراب او میشود.
پسران را برای رابطه بهتر با پدر تشویق کنید
پسران را تشویق کنید تا بهتر با پدران ارتباط برقرار کنند. رابطه بهتر با پدر باعث میشود که آنها توافق و همگونی بیشتری را تجربه کرده و آنها را برای ایفای نقش یک مرد آماده کنند.
وابستگی خود را به فرزند کاهش دهید
باید بتوانید وابستگی خود را به فرزند کاهش دهید. برای مثال، طبیعی است که مادر نگران عبور فرزندش از خیابان باشد، اما اگر تا ۲۰ سالگی نگران عبور فرزندتان از خیابان هستید، بهتر است خودتان را برای کاهش اضطراب آموزش دهید.
به آنها باج ندهید
بدترین کاری که میتوانید برای جدا کردن فرزند انجام دهید این است که به آنها باج بدهید. سعی نکنید با وعدههای اسباب بازی یا پذیرایی از او جدا شوید زیرا هر بار که بیرون میرود یا از شما جدا میشود انتظار پاداش دارد.
با یک روانشناس مشورت کنید
اگر وابستگی فرزند به شما آنقدر زیاد است که حتی لحظهای از شما جدا نمیشود، بهتر است با یک روانشناس فرزند خوب مشورت کنید.
مسئولیت پذیری را به او آموزش دهید
شما نمیتوانید یک شبه راه ۱۰۰ ساله را طی کنید! یعنی اگر با رفتار خود فرزندتان را بیش از حد وابسته کردهاید، نمیتوانید با چند تکنیک ساده در یک یا دو روز همه چیز را تغییر. اما در هر صورت باید زود شروع کنید. بچهها خیلی راحت تشخیص میدهند. بنابراین میتوان شرایط روحی خوبی را در قالب خاطره گویی، قصه گویی و کتابخوانی برای آنها ایجاد کرد. مثلا داستانهای جذاب و مثبت از بچههای مدرسهای و افراد موفق و جذاب بخوانید. این باعث میشود که فرزند با یک هویت قوی در جای شخصیت داستان قرار گیرد و ذهن او آماده شود.
حتی اگر همهی وظایف و مسئولیتها را خودتان بر عهده گرفتهاید، لازم است برای افزایش اعتماد به نفس او، مسئولیت بیشتری به او بدهید. برای مثال میتوانید از او بخواهید که برای تکالیفش برنامه ریزی و زمانی به خصوص را تعیین کند. وقتی او خیلی جوان است، میتوانید مواردی مانند بستن بند کفش، مرتب کردن کیفها و غیره را به او آموزش دهید تا به او در ایجاد اعتماد به نفس کمک کند.
تسلیم خواستههای نامعقول فرزند نشوید
در کشور ما و به طور کلی کشورهای سنتی وابستگی فرزندان به والدین و حتی والدین به فرزندان بیشتر از سایر جوامع است و گاه خانوادهها وابستگی شدیدی ایجاد میکنند. اضطراب شدید و وسواسی برخی خانوادهها باعث میشود که فرزند در مدرسه از همسالان خود کناره گیری کند و نتواند به خوبی با همسالان خود ارتباط برقرار کند.
مراقب باشید که تسلیم تمام خواستههای نامعقول فرزندان خود نشوید. در جامعه همیشه با فرزندان ما مطابق میل آنها رفتار نمیشود. معلم هم نمیتواند همیشه مطابق میل هر دانش آموز رفتار کند. بنابراین فرزند به حضور در چنین جامعهای راضی نخواهد شد و آنچه نگران کننده تر است در زندگی حرفهای و زندگی زناشویی با مشکلات جدی مواجه خواهد شد.
انسان موجودی اجتماعی است، بنابراین والدین باید به گونهای در خانواده ارتباط برقرار کنند که فرزند بتواند با سایر اعضای خانواده ارتباط برقرار کرده، مخالفت و موافقت، تایید و طرد شدن را تجربه کند.
صبح که فرزند میخواهد به مدرسه برود، لازم نیست او را برای مدت طولانی نگه دارید، خداحافظی گرم داشته باشید، اما سعی کنید زیاد منتظر نمانید. اگر دلش برای شما تنگ شد نگران نباشید. از این پس مسئولیت بر عهده معلمان و مسئولان مدرسه است. مطمئن شوید که آنها در برخورد با دانش آموزان نیز آموزش دیده اند.
نقش مهم معلمان
اگر محیط مدرسه و نحوه تعامل معلمان و والدین برای دانش آموز جذاب باشد، فرزند مضطرب و وابسته به تدریج به سمت آن کشیده میشود. بزرگترین عامل اضطراب در دانش آموزان، قطع ارتباط با محیط صمیمی و عاطفی خانوادگی بوده که در دختران و پسران به ویژه کلاس اولیها یکسان است. اما همه واکنشهای فوبیای مدرسه در دانش آموزان به دلیل جدایی از خانواده نیست. گاهی اوقات رفتار معلمان و کارکنان مدرسه باعث افزایش فوبیای مدرسه میشود. عدم تعامل خانواده و مدرسه در برخورد با فرزندان از اول تا سوم دبستان نیز زمینه ساز فوبیای مدرسه است، زیرا سازگاری اجتماعی محیط خانواده و محیط مدرسه برای دانش آموزان یکسان نیست.
ترس از معلم یک پیش داوری و زمینه روانی در فرزندان است و برای از بین بردن آن معلم علاوه بر خانواده نقش مهمی در رفع این تعصب و ایجاد آرامش و علاقه در مدرسه دارد. استفاده از کلمات محبت آمیز، نوازش، خودداری از سرزنش در کلام و رفتار و حتی در ظاهر، نادیده گرفتن برخی ایرادات کوچک، تعامل با والدین، ایجاد محیطی که همکلاسیها با یکدیگر دوست شوند، فضای فیزیکی شاد در کلاس، اطمینان بخشی به معلم و انتقال آن احساس به دانش آموز و پرهیز از تبعیض بین دانش آموزان از مهمترین راهکارهایی است که میتواند فوبیای مدرسه را در فرزند از بین ببرد.
سخن پایانی
در پایان لازم به ذکر است در صورتی که با انجام روشهای فوق موفق به کاهش و پایبندی فرزند به مادر نشدید، مراجعه به روانشناس و مشاور فرزند و همچنین استفاده از خدمات تخصصی روانشناسی الزامی است. پیدا کردن یک مشاور خوب و حرفهای در یک مرکز مشاوره که بتواند بهترین خدمات وابستگی فرزند به مادر و روانشناسی فرزند را به شما ارائه دهد میتواند مشکل بزرگی باشد، به خصوص اگر میخواهید برای اولین بار به روانپزشک مراجعه کنید. پس در این مورد دقت و وسواس لازم را به خرج دهید.
4 پاسخ
درود و وقت بخیر. فرزند من دچار وابستگی شدید به من شده. آیا راهکاری هست که این وابستگی پسرم به من کمتر بشه؟
با سلام . راهکارهایی که به کمتر شدن وابستگی فرزندان کمک می کند: چرخه وابستگی کودک و مادر را در هم شکنید
فهرست «خودت میتوانی به تنهایی انجامش بدهی» برای کودک بنویسید
قدرت افکار کودک را به او نشان بدهید تا وابستگیاش کمتر شود
کفه ترازوی وابستگی کودک را سبکتر کنید!
برای کاهش وابستگی کودک، کمالگرایی را فراموش کنید
دلایل وابستگی فرزندان به مادر خود چیست؟
دو دلیل وابستگی فرزند به مادر: اضطراب جدایی کودک و اضطراب اجتماعی. در اغلب موارد، این اضطراب جدایی کودک است که باعث وابستگی کودک به مادر میشود. اضطراب جدایی معمولا در اثر رفتارهای خانواده و محیطی که کودک در آن زندگی میکند، شکل میگیرد.